قدرتمندترین زنان سنگنورد دنیا

 
زنان 5.14b قدرتمند ترین زنان سنگ نورد دنیا
 

 

 اینگونه می گویند که سنگنوردی یک ورزش نیست بلکه یک روش زندگی است. به منظور فعالیت روی مسیرهای با درجه سختی بالا، سنگنوردان برتر گاهاً زندگی روزمره خود را به کنار می نهند. یازده زنی هم که درجه مقدس 5.14b را صعود کرده اند، از این قاعده مستثنی نیستند. روابط عاطفی،گزینه های شغلی، برنامه تعطیلات و برنامه کاری آنها براین محور که کی و کجا مسیر بعدی را صعود کنند می چرخد.

برداشت از

 

عکس از ارشیو  وب آردشو

چگونه عمر خود را 80%  افزايش دهيم:

چگونه عمر خود را 80%  افزايش دهيم:

اين يک راز نيست،

 فقط کافي است به آخرين دستاوردهاي متخصصين مرکز ملي هدايت (ارتقاء) سلامت و رفتار شناسي توکيو توجه کنيم!

         آنها ميگويند:

 1-       هرگز سيگار نکشيد و اگر ميکشيد ، نيمه آخر آن را به هيچ وجه نکشيد.

2-       در حمام هيچگاه مستقيما زير دوش آب گرم نفس نکشيد. کلر يک قاتل تدريجي است.

3-       هنگام شارژ موبايل ابتدا شارژر را به گوشي وصل کنيد و سپس آن را به برق وصل کنيد. بهتر است موبايل خاموش باشد.

4-       چاي بيشتر از يک روز مانده را اصلا

بخونید ادامه را بد نیست

هشدار وزارت بهداشت بریتانیا

هشدار وزارت بهداشت بریتانیا

در صورت شکستن لامپهای کم مصرف بلا فاصله اتاق را حد اقل برای مدت 15 دقیقه ترک کنید.
لامپ های کم مصرف محتوی جیوه هستند که شدیداً سمی و خطرناک است و در صورت تنفس کردن آن میتواند
موجب بروز میگرن، اختلال حواس، عدم تعادل، و عوارض دیگر شود.
و در کسانی که آلرژی دارند میتواند موجب التهاب شدید پوستی شود.

ادامه مطلب

عمیدی در کمونیزم

کمونیزم و مهدی عمیدی

 

 

 مهدی عمیدی  در این فصل از صعود موفق شد قله کورژن وسکایا را صعود نماید و پس از صعود به این قله عازم کمونیزم شد تا یکی از سخت ترین قلل ببر پامیر را نیز صعود نماید.او توانست قله کمونیزم را بصورت آلپی و در عرض یک هفته تلاش صعود نماید.یک روز پس از صعود این قله او به کمپ یک کمونیزم صعود کرد تا در قالب تیم امداد به کوهنورد روسی که از ارتفاع 5800 متر سقوط کرده و آسیب دیده بود,  کمک کند.
پرواز هلی کوپتر که او باید تا دوشنبه با آن  پرواز کند به علت بارش برف سنگین در BC کنسل شده است و او هنوز در بیس کمپ به انتظار پرواز هلی کوپتر به سر می برد.
مهدی عمیدی روز شنبه 6/6/89  از فرودگاه امام خمینی وارد کشور می شود.

گزارش ارسالی :قربان رمضان پور

 
   
 

علام اسامی دعوت شدگان به دومین اردوی تیم ملی سنگنوردی

علام اسامی دعوت شدگان به دومین اردوی تیم ملی سنگنوردی



زمان برگزاري: 8/6/1389 الي 18/61389

به همین منظور برگزاری دومین مرحله از اردوی انتخابي و آمادگي تيم‌هاي ملي صعودهاي ورزشي جهت اعزام به مسابقات قهرماني آسيا در كشور چين، در رشته‌هاي ليد (سرطناب)، سرعت و بولدرينگ در قسمت بانوان و آقايان (رده سني بزرگسالان) که از تاريخ 8/6/89 در استان كرمان - شهر کرمان برگزار می شود، شرایط برگزاری اردو و اسامی دعوت شدگان اعلام شد .


 زمان و مكان پذيرش: ساعت 14 دوشنبه 8/6/89
اداره‌كل تربيت بدني استان كرمان ـ سالن سنگ‌نوردي
3- مدارك مورد نياز: ارائه اصل كارت بيمه ورزشي سال جاري، ارائه اصل كارت ملي و يا شناسنامه در هنگام ثبت‌نام، ارائه معرفي‌نامه از هيئت كوه‌نوردي و صعودهاي ورزشي استان
توجه: تغذيه و اسكان روزهاي اردو به عهده ميزبان مي‌باشد.
مقتضي است تمامي هيئت‌هاي كوه‌نوردي و صعودهاي ورزشي استان ضمن اطلاع‌رساني دقيق و مناسب به مدعوين در اين دوره، كه اسامي آنها به پيوست ايفاد مي‌گردد، همكاري و مساعدت لازم را جهت اعزام نفرات مبذول دارند.

بانوان:
1 الناز ركابي زنجان
2 سجاده سلطاني‌نژاد كرمان
3 فرناز اسماعيل‌زاده زنجان
4 ناديا جواندل كرمان
5 فاطمه مقدادي خراسان رضوي
6 اعظم كرمي كرمان

آقايان
 1 داود ركابي زنجان
2  علي برات‌زاده خراسان رضوي
3  حميد توزنده‌جاني خراسان رضوي
4  امير حمزه‌پورشفيع كرمانشاه
5  رضا پاكدل‌مقدم كرمان

 6 محسن محمدي‌نژاد قزوين
7  اميد شيخ‌بهايي كرمان
8  محسن شفيعي قزوين
9  سبحان جعفري كرمان

آیینه‌وار بودیم همراز سینه صافان

آن آهنین دل آمد درهم شکست مارا

 

 

پروفسور ثبوتی رفت

به خدا دلم گرفت خانه بي پدر نشايد

 

      توي اين چند ساله هر وقت ميهماني از راه دور و نزديك به زنجان مي آمد، با يه پز حسابي اون رو به گلخانه و مجموعه اي منحصر بفرد مي بردم، كه در نوع خود بي همتاست و بوي زندگي مي داد و عشق.

 بي مانع تا ته اطاق هاي اين مجموعه زيبا با دانشجوياني كه با نهايت ادب بدون در نظر گرفتن نوع جنيست به كار كسب علم و دانش و صد البته كسب مدارج عالي براي سرفرازي ميهن عزيزم بودند همان ها كه بي توجه به فضاي بيرون، قيل و قال، بي ديوار و ميله اي آزادانه مي آمدند سرافرازانه به شهرو ديارشان بازمي گشتند. دلتنگ اين بودند كه كي جمعه مي آيد، تا با "پروفسور ثبوتي" بار دلتنگي را به كوه برند او عاشقانه از مشكلات و... بگويد.

يادم هست براي برداشت مصاحبه اي در مورد خيريه سرطاني ها (مهرانه) به واسطه دوستي پيش او رفتم راحت پذيرايم شد و عاشقانه از خدمت گفت و ريشه كن كردن فقر سر آخر از او سوالي خصوصي پرسيدم.

 " پروفسور با اين همه مشغله چطور فرصت مي كنيد به كار خيريه برسيد؟"

 به آرامي سر به زير كشيد و شايد خواست عمق فاجعه را بيان كند، قدري تكاني به هيكل نازش داد، دست به زير غبغبه برد، وقتي قدري سرش را بالا برد، قطرات اشك جوابم را به تندي داد، از او معذرت خواستم و رفتم.

 

شايد گناه ما همشهريان است كه مجسمه اي برنزي او را بر سر در شهر نياويختيم، شاید خرده بر ماست كه در فلكه آزادگان به جاي آن نماد بي نشان كوهنورد به پاس ورود به مجموعه پر افتخار علوم پايه چهره اين نازنين را طلايي نساختيم. شايد از ماست كه از او كم گفتيم. تا اگر كسان ديارشان به شهرمان افتاد، بشناسند كه ما چه پدر بزرگي داريم ، قابل احترام براي همه ي اقشار جامعه، پر مسلم است داشتن يا نداشتن سمت براي او هيچ ارزشي از شخصيت والا و انساني او در قلب مردم فهيم نمي كاهد. اما بدانيد اين انصاف نيست و بلكه حرمت شكني است  براي كسي كه به اين شهر اين همه خدمت و شخصت ارزاني داشت، دلش را شكستيد واي بر شما همان طوركه دل مردم زنجان و دانشجويان ايران را... كاش در اين شهر نبود و يا نميدانم....

 بگذرا گريه كنيم به حال زارمان.