1 می 11 اردبهشت روز عاشقان روز کارگر مبارک

"نميدانم چقدر روي قله مانديم فقط مي دانم پمبا اصرار دارد كه زودتر برگرديم وقت تنگ است، چقدر سخت است دل كندن از آرزويي كه مدتها برايش تلاش كرده اي"

4 سال پیش کارگران ایران به نمایندگی کارگران سرزمین خوبم ایران دست به کاری زدند سترگ و مردانه آنها توانستند در کمال ناباوری صعودی کنند در که در دلها و یادها ماند.

هر چه تلاش کردم و تحقیق نتوانستم سابقه ای از تیمی کارگزی و مستقل در جهان بیابم که دست به همچین کاری بزرگ زده باشد. دنیالش را نگرفتم دوستان بی ریای من نیز دنبالش نبودند فقط هر سال که یاد اون ارودها می افتم و تلاش همه ی کارگران ناز دلم براشون پر می زنه کاش کاش یه بار دیگه باهم متحد بشیم تا کاری کارستون کنیم.

همیشه اینجوری بوده وقتی مشتها گره می شن کارا کارستون میشه

بیاد کارگران بیاد عاشقان

روزت مبارک کارگز

برگی از خاطرات اون روزا

88/5/5

زودتر از ساعت اعلام شده بيدار هستم چيزي مي نويسم و چند كلامي ضبط مي كنم، وضعيت مالي تيم را اشاره و اينكه به چه كساني بدهكار و طلب كار هستيم نكاتي هم در مورد روند تيم نوشته به همراه نظريه دكتر در مورد بچه ها بايگاني مي كنم درب پاكت را مي چسبانم و روي آن مي نويسم اقبال افلاكي هميشه اين چيزها را در كمپ يكم يا دو به دستش مي دادم ولي اين بار فاصله زياد است برايش در صندوق مي گذارم كه چيزي جز بشكه قرمز رنگي نيست.

88/5/9

ساعت كمي از يك گذشته كه پلك مي گشايم كه گويا از سرو صداي چادر بغلي باشد وسايل را جمع كرده شلوار سفيد پر كه متعلق به نظامي هاي پاكستان مي باشد به سختي تن مي كنم و در پي كاپشن گرتكس و... سرما حاكم مطلق است و مجبوريم درون چادر با دستكش كار كنيم، دقايقي طول مي كشد تا كامبيز خود را محيا سازد باز هم اصرار از من كه ايشان بالا نيايد و قبول نكردن از ايشان. با چراغ خوراك پزي يخ كنار كفش را آب كرده درون آن را گرم مي كنم بعد پوش داخل را پا مي كنم، سرماي استخوان سوز. بي حال. بي اشتهايي. قدم هاي خسته. همه همزادان تو هستند در اين ارتفاع و اين تويي كه اگر توان مقابله داشتي مي تواني با سوسوي چراغ پيشاني پشت سر نفر قرار بگيري بي اينكه دانسته باشي او كيست. كي حاضر شده، يكي ساعت مي گويد ديگري هنوز در چادر است و دنبال چيزي مي گردد. و تو باز در روياي صعود و رسيدن به آن اوج بلند.

ياد شعر دماوند فريدن مشيري كه وصف حال كوهنوردي كه به تنهايي راهي قله...


ادامه نوشته

این چند روزه قرارش بریده

این چند روزه قرارش بریده. فقط منتظره غروب بشه و بزنه بیرون یاد کودکی خودم افتادم ، که آتیش می سوزوندم و به هدفم می رسیدم.

ادامه مطالب

مطالب جدید

كتاب كوه:

فهرست کتاب های کوهنوردی

***

در قسمت اخبار بخونید خاطره کافی نت اورست اعزام تیم غار نوردی به لهستان.

***

از تیم مانسلو چه خبر

***

سرطان:

چرا تقريبا تمام کشتار کنندگان مرد هستند؟

مرکز تحقیقات سرطان بی

مارستان جان هاپکینز

هر شخص داراي سلول هاي سرطاني در بدن خود است .اين سلول هاي سرطاني در
آزمايشهاي استاندارد خود را نشان نمي دهند تا آنکه به مقدار چند ميليارد سلول
افزايش يابند. زماني که پزشکان به اشخاص مبتلا به سرطان اعلام مي کنند که ديگر
در بدن آنها سلول سرطاني وجود ندارد ، اين حالت فقط بدان معناست که آزمايشها
ديگر قادر به رديابي و پيدا کردن سلولهاي سرطاني نيست زيرا آن سلول ها به مقدار
قابل رد يابي شدن در بدن وجود ندارند.

ادامه مطلب <http://www.fun-group.info/join/>

***

كلاس مقدماتي:

میدونی

کلاس اجرا کردن و رفتن تو دل مردم و عاشقا سخته.

باید خودت رو جمع جور کنی نکنه در مقابل جمعی که عاشقانه اومدن بیاموزنُ نتونی حق مطلب رو ادا کنی راستی باید اینگونه باشه ؟

باید بگم حداقا برا من یکی اینطوری نیست و امید نباشه. برای کسی که این چیزاُ رفتارا ُ ستیزها با زندگی اش عجین شدهُ این اومدن رفت دویدن و... ای چه میدونم در غم انسان نشستن دیگه دیکته کردن نمیخواد و مشق نوشتن. بگذریم.

هر چه از دل بر آید بر دل نشیند. بخونید

***

ياد باد آن روزگاران ياد باد:

چندي قبل يكي از دوستان كوه نويس اظهار كرد فلاني نظرت با مصاحبه با كوهنوردا چيه؟ بيدرنگ موافقت خودم رو اعلام كردم. رفت و استارت كار را زد اگر چه مي شد با نگاه بهتري به موضوع نگاه كرد هم پر بار تر. بگذريم كه ايشان مورد شماتت قرار گرفت. و برداشتن لينك مربوط از روي سايت و ما منتظر طرح راه كار نو از طرف منتقدان كه هيچ نيامد.

شايد فقط مي خواستند نباشد، مثل هميشه كه نبوده اصلأ چه اشكالي داره ما هم رو نشناسيم!؟ بهتره، نه!؟. چي ميشه يه كسي مدتي كار مي كنه حال خوب يا بد، مثبت يا منفي، شايد فقط مهم گذران امور است و اي گذران فصل، كيفيت كيلويي چند است.

توي اين افكار غرق بودم ادامه مطلب

***

كلاس كار آموزي برف اروميه

عكس هاي كلاس برف "اروميه"