مصاحبه با هومن آپرین
هومن ایرانی ها شما را با نام اورست می شناسند، اگر چه شما مقیم این کشور و با نام این کشور بر قله ایستادی ولی از آن رو که برای کوهنوردان هیچ مرزی وجود ندارد، من نیز به نوبه خود به شما تبریک می گویم و قصدم از این مصاحبه این است که هم وطنانت ایرانیان بیشتر با تو و فعالیت های چند ساله ات آشنا شوند.
1- چند ساله هستی و کجا متولد شدی، از پدر و مادرت هم دوست داشتی بگو؟
64 ساله، متولد تهران خیابان پهلوی سابق، پدرم رشتی و مادرم تهرانی
2- چند ساله بودی ار ایران آمدی؟
فکر کنم 19 سالم بود
3- با تحصیل در امریکا چه کردی و تا چه مقطعی؟
دانشگاه کالیفرنیا در رشته اقتصاد، پس از لیسانس در ضمینه تحقیقات نفت ادامه تحصیل دادم بعد مشغول کار شدم به عنوان راهنمای کوهنوردی در داخل کشور و بیشتر در کشور نپال به عنوان ترکینگ و چند صعود اول بار.
4- ازدواج کردی و حاصل این ازدواج؟
سه بار ازدواج نا موفق داشته ام که حاصل آن از زن اولی و آخری هر کدام یک فرزند، بچه ای هم از قزاقستان به برگزیدم.
5- رابطه فرزندانت با کوه چطور بود یا هست؟
کاملاٌ عاشقانه، فرزندم در نه و یکی هفت سالگی قله ی4600 فوتی را در منطقه سیا تل را بارها صعود کردند، که آغاز خوبی بود ولی همسرم شرایطی ایجاد کرده که از آنها بی خبرم.
6- پیشنهادت برای ازدواج کوهنوردان چیست؟
اگر فردی هم کیش خود پیدا نکردند، بهتر است از خیر ازدواج بگذرند، چون سخت و سخت.
7- از چه سالی به کوه روی آوردی؟
از بچگی فکر کنم، چهارده سالگی در تهران که با صعود قله توچال آغاز شد و بعد دماوند و در ادامه علم کوه و خیلی قله های دیگر.
8- آیا کلاسی دیدی؟
فقط در ایران کلاس های ابتدایی کوهنوردی
9- در کوهنوردی از چیزی ترسیدی؟
از خرس
10- از بهمن چی؟
نه مواظبم و احتیاط می کنم.
11- در این سالها دوستی را از دست دادی؟
دو نفر از دوستمان که در برنامه اورست، یکشان کانادایی بود و دیگری روس (الکس لو) اولی در راه صعود قله
کی دو و دیگری در صعود قله شیشپانگما از دست رفتند.
12- در ایران کار سنگنوردی هم کردی؟
دیوار بالای تهران شمال بند یخچال، شروین
13- و مهمترین کوهها و دیوارهای خارج؟
قله Kich tna توی آلاسکا هشت هزار پایی با دیواره های بلند دو صعود اول 36 ساعت صعود و کردیم. منطقه یوسمیتی از مسیر دیواره کلاهک بزرگ دو روز و نیم روزه بالا رفتیم. بعد قصد صعود دیواره الکاپیتان را داشتم که در راه رسیدن به منطقه به علت حادثه رانندگی و چپ کردن موفق نشدم.
14- از چه سالی به فکر صعود اورست افتادی؟
اصلاٌ فکرش رو هم نمیکردم. ولی من راهنمای این منطقه بودم، شاید بیش از پنجاه بار به منطقه اورست سفر کردم و از راههای مختلف بالا رفتم و قلل زیر شش تا نزدیک هفت هزار را بالا رفتم، مراپیک، ایلندپیک، گوگیو...
عکس از کتاب اورست مسیر جنوبی اورست
قله آمادابلام از مسیری نو که خیلی سخت و دشوار بود و شش روز زمان برد به نام یال لاگونlagun ridge با یک اسپانیایی(martin zabaleta) اهل باسک که اولین کسی بود، از کشورش که به اورست رسید و یک امریکایی به نام (randi herinton).
منطقه راکی صعود های زیادی داشته ام خصوصاٌ منطقه سیرا Sierra در دهه هفتاد و اوایل هشتاد، نهایتاٌ اورست در سال 1990
15- از صعود اورست بیشتر بگو، چند نفر بودید؟
من الکس لوی معروف، یک نفر روس و یک انگلیسی به عنوان دستیار و من لیدر که پنج مشتری داشتیم یک خانم و چهار نفر آقا.
16- چه تمریناتی کردید؟
در منطقه یوتا اسکی و تمرینات سنگنوردی را در آریزونا انجام می دادیم، در شهر هم مدتیشن.
17- زمان بندی برنامه را توضیح بدهید؟
بیست روز طول کشید تا از کاتماندو به کمپ اصلی برسیم که چند روزی معطل کار اداری شدیم، و از کمپ من بیست و پنج روزه به قله و تنها خانم برنامه سی و هفت روزه که با کوهنورد روس صعود کرد و پس از برگشت با هم ازدواج کردند و در واشنگتن زیر قله رینیر با هم زندگی کردند، این خانم آن زمان سومین زن امریکایی بود که به قله رسید.
18- شما مجوز صعود کدام مسیر اورست و چه سالی را گرفتید؟
پاییز 1990در کاتماندو وقتی رفتم وزارت توریست برای مجوز به من اعلام شد، مسیر جنوبی پر است و فقط می توانی مجوز مسیر دیگری را بگیری، که مجبور شدم مجوز مسیر جنوب غربی را گرفتم، بارها با 150 یاک به کمپ اصلی رسید و کار با 25 نفر شرپا شروع شد، تا کمپ دو از نرمال شروع به صعود کردیم و بعد رفتیم سراغ مسیر جنوب غربی، سه هزار متر طناب ثابت داشتیم، از کُم غربی کار آغاز شد و تا حدود کمپ سوم بالا رفتیم، که همراهانم خصوصاٌ خانم ترسید و از ادامه راه منصرف شد از این رو مجبور شدیم به کمپ اصلی بازگردیم، از آنجا با وزارت توریست تماس گرفتم و شرایط را اعلام داشتم و نهایتاٌ قرار شد در قبال پرداخت 4000 هزار دلار دیگر مسیر نرمال یعنی جنوبی را بالا برویم، که کار را مجدداٌ شروع کردیم و با استفاده از کپسول از کمپ چهار، موفق به صعود قله شدیم، که مصادف بود با تولد دختر 15 ساله ام، در اون بالا باز من با خدا حرف می زدم، هوا صاف بود و افق دید تا دور دستها معلوم بود، ناراحت بودم که چرا اینقدر فرق است بین انسان ها از هند گرفته تا سرزمین های دور دست و... بین من و او سکوت بی همتایی بر قرار بود، و فقط باد می تاخت، جوابم داد شاید با باد و یا شکلکی که در روبرویم قرار گرفت، نمی دانم هومن شاید این گونه درست است برو برو،....
19- به هوای خراب هم خوردید؟
در کل هوای خوبی داشتیم فقط چند روزی هوا خراب ویکی دو تا بهمن آمد ولی در مجموع هوا خیلی خوب بود
20- شما چندمین امریکایی بودی که به قله رسیدی ؟
فکر کنم من چهل و دومین نفر بودم و اولین ایرانی
21- از هزینه ها بگو و دستمزد خودت؟
کلاٌ هزینه برنامه حدود یکصدو پنجاه هزار دلار و دستمزد من شصد هزار دلار
22- گزارش صعود شما در جایی چاپ شد؟
بله در نشریه سالانه امریکن الپین 1990
23- دوست داری یک بار دیگر به هیمالیا بری؟ کجا؟
بله و هر کجا باشه
24- برنامه ات برای ادامه زندگی در کوه چیست؟
نمی دونم، مرددم، شاید به عنوان راهنما در رنج آلپین کلوپ مشغول به کار شوم، شاید هم بروم کالیفرنیا راهب شوم، بین دو راهی ماندم.
25- دوست داری ایران بیایی و کجا رو صعود کنی؟
چند بار آمدم، ولی یک بار پاسپو رتم را گرفتند، برایم مشکل ایجاد شد ولی اگر روزی بیاییم دوست دارم بازم برم علم کوه، دیواره شروین، تهران شمال با اتوبوس جنوب
26- کدام قله ایران را بیشتر دوست داری؟
علم کوه چون سنگنوردی زیبایی دارد.
27- چقدر از صعود های ایران اطلاعات داری؟
فقط اطلاع حاصل کردم فرخنده صادق اورست را صعود کرده و ایشان را هم از طریق عباس جعفری می شناسم چون چندین بار مسافر آوردم ایران و با ایشان سفر کردیم شاید بیش از هفت سال با هم کار می کردیم.
28- نظرت در رابطه با تبادل کوهنورد با این کشور چیست؟
خیلی خوب این کار بسیار عالی است و می تواند برای سطح کوهنوردی ایران بسیار مفید باشد
29- چه صحبتی برای ایرانی ها داری؟
فقط کوه برن و از طبیعت لذت ببرند
30- خوب حالا یه سوال غیر متعارف، چه غذای ایرانی خوشت میاد؟
من که گوشت نمی خورم چون "متی دین" هستم، ولی عاشق سبزی پلو، قیمه هستم
31- به کجایی ایران بیشتر علاقه داری؟
تهران اصفهان، شیراز و شمال ایران دیدنی فراوان دارد و می تواند از راه توریست سرمایه زیادی به کشور وارد کند
مسیر کم غربی یا امریکای ها متاسفانه هومن عکس فعلا نفرستاده
من حدسی مسیر را ترسیم کرده ام عکس از کتاب اورست
محمد حسن نجاریان