نگرشی به صعودهای کوهنوردی آزاد یا دولتی

 

 مدتهاست ذهنم درگیر این موضوع است، که چه فرق است بین صعود های برون مرزی دولتی که با بودجه و   برنامه ریزی و تدارک و انتخاب کادر و نفرات توسط ارگانهای دولتی انجام می شود، با صعود های آزاد که فرد یا افرادی با تقبل هزینه ها در قالب تور های ورزشی و یا کاملا آزاد اقدام به تدارک سفر و صعود می نمایند. و اصولاٌ این که چگونه میتوان بین این دو مقوله رابطه ای منطقی ایجاد نمود که با لحاظ مزیت یکی و حذف عدم مزیت دیگری صرف نظر از دولتی یا آزاد بر نامه ای خوب و در خور نام ایران اسلامی اجرا نمود.

مسلما"هر یک از این دو نوع صعود ارزش و مختصات مربوط بخود را دارد. بعنوان نمونه در صعود های دولتی که بانی آن فدراسیون کوهنوردی و صعود های ورزشی و یا هیات های کوهنوردی و یا امور ورزش و روابط عمومی وزارت خانه ها، و نهاد های عمومی دولتی و نیرو های نظامی و انتظامی است، بدوا" ستاد و یا کمیته هائی تاسیس و متناسب با بودجه تخصیصی عنوان برنامه مد نظر انتخاب و هدف گزاری می گردد.

سپس توسط کمیته یا ستاد در راستای نیل به هدف تعیین شده کادر اجرائی بر نامه  اعم از پزشک سرپرست، مسئول فنی مسئول تدارکات، عکاس و فیلمبردار، و روابط عمومی نصب و بر اساس پیش فرضهای شایستگی تعیین شده نفرات بر نامه انتخاب  می گردند. و آنگاه همزمان با تهیه نیازهای تدارکاتی اجرای بر نامه اردو های کسب آمادگی جسمی آغاز و امور اداری قبل از شروع بر نامه در داخل و خارج کشور  آغاز می شود. حسب سابقه در این روند کاری، اعمال نظرات شخصی نیز پیش می آید، اعم از نصب کادر یا انتخاب نفرات و یا تهیه تدارکات و... حتی در مواردی دیده شده که سر پرست منصوب برنامه اعلام می دارد: که جهت بهتر شدن ارکان برنامه و حصول  بهتر به مقصود صلاح می دانم که فلان فرد  و یا افراد، خارج از ضوابط و پیش فرضهای تعیین شده در کنار تیم باشند.

این نکات علاوه بر تحمیل هزینه های اضافی، و صرف زمان جهت تامین آن هزینه ضمن طولانی نمودن مدت زمان تدارک ثبل از بر نامه که در پاره ای موارد موجب منتفی گردیدن کل بر نامه  و یا ورود تیم به منطقه در خارج از زمان مناسب صعود می گردد. و از جهت  دیگر چون کادر و نفرات تیم انتخابی و انتصابی هستند، و برای اجرا برنامه هزینه ای پرداخت ننموده اند، و عدم انجام موفق برنامه نیز مسئولیتی متوجه آنها نمی کند، پاره ای از آنان بیشتر در فکر موضاعات جنبی  سفر بوده  و انگیزه کافی برای نیل به هدف نخواهند داشت. در این صورت چنانچه حکمیت و مدیریت اتفاقی سر پرست بر نامه نباشد در بهترین حالت معدودی از افراد تیم موفق به پیمایش هدف نهائی بر نامه می شوند.

البته لازم بذکر  است که صعودهای دولتی بعضاٌ منجر به اعزام افرادی مستعد و فاقد توان مالی پرداخت هزینه های سنگین صعود های برون مرزی کوهنوردی کشور می باشد که جای قدر شناسی و سپاس دارد.

بر عکس آنچه که در مورد صعود های دولتی نوشته شد در صعود های آزاد چون فرد متقاضی عضویت در تیم متناسب با توان جسمی و روحی و مالی خود بر نامه ای را انتخاب می نماید. چنانچه فرد حقیقی و یا حقوقی  مجری برنامه را بدرستی انتخاب و در قرارداد تنظیمی خارج از تعارفات و اگر و اما، کلیه و ظایف و تعهدات فرد متقاضی تور و مجری تور تبیین و لحاظ شود و تمرینات آ مادگی جسمی پیش از بر نامه را انجام و تست های پزشکی نیز طبق فرمولهای امتحان پس داده روز  بر گزار گردد.و پزشک ارتفاعی حاذق و سر پرستی مجرب  نیز در کنار تیم باشد. در آن صورت احتمال اجرای بر نامه موفق در زمانی بمراتب کمتر  و با نفراتی بیشتر و هزینه ای متناسب قابل تصور است.

     مخفی نماند، در شرایط فعلی کسب در آ مد های من غیر استحقاق و فرار از تعهدات تقبل شده توسط معدودی از شرکتهای مجری تورهای آزاد تا حدودی نقطعه ضعف صعود های آزاد گردیده است. لکن مسلم است در آینده نزدیک با انتشار گزارش صعودها و نقد شفاف برنامه ها و شرکتهای مجری، سره از نا سره تفکیک و بخودی خود این ضعف بر طرف می گردد. و برگزار کنندگان تورهای کوهنوردی که قصد تمکین بروال صحیح و قانونی نداشته باشند، چاره ای جز خروج ازین جرگه نخواهند داشت.

در این قسمت بعنوان شاهد مطالب معروض اشاره ای مختصر به صعود اخیر تیم متشکل از همنوردان زنجانی و قزوینی و کردستانی در مهر ماه 90 به قله 6654 متری مراپیک در منطثه هیمالا یا  مینمایم. این قله تا چند سال پیش هدف تیم های ملی کشورمان بود. در تیر ماه سال 90 عزیزان ذکر شده از من خواستند که در صعود باین قله به عنوان سرپرست در خدمتشان باشم. برنامه مربوطه و مسئولیت و وظایف اعضاء که در محدوده سنی 25-60 سال بودند تهیه ودر اختیار یکایک قرار داده شد. و پس قبولی برنامه تدارک قبل برنامه که شامل صعود چند باره به قله دماوند و قلل بالای 4000 متر کشور بود اجرا، و در انتها توسط پزشک تست سلامت گرفته شد(همزمان با این کارها امور تدارک و اداری خارج و داخل کشور نیز انجام گردید) و در نهایت در 13/7/1390 عازم نپال شدیم و در محیطی دوستانه و مفرح به جهت کسب مناسب آمادگی جسمی علیرغم خستگی ناشی از راه پیمائی 5 روزه تا روستای خارا تمام تیم براحتی تا ارتفاع 5800 متری کمپ پیشرفته صعود  و روز بعد نیز موفق به صعود قله گردیدیم. و جز دو مورد سر ماخوردگی ناشی از عدم رعایت پوشش و استحمام در روز قبل از صعود مشکل خاصی نداشتیم.

لذا امید است هیات و گروههای ورزشی و افرادی که بصورت آزاد قصد سفر دارند توجه و دقت لازم در خصوص عقد قرار داد ها، تمرینات جدی در کشور و قبل برنامه استفاده از مربیان مجرب در داخل و خارج همچنین با استفاده از وسایل سبک مدرن و مناسب صعودس زیبا برای خود رقم زده کمتر شاهد حوادث ناگوار و تلخ در کوهستان باشیم.

هر کجا رفتی پس از من / محفلی شد از تو روشن
یاد من کن ، یاد من کن /هر کجا دیدی به بزمی
عاشقی با لب گزیدن
  /  یاد من کن ، یاد من کن

 

 محمد حسن نجاریان

گزارش اصلاح شده و جدید مراپیک